مالکوم گلدول اشاره میکند که مردم برای استعداد ذاتی ارزش بیشتری نسبت به توانایی کسبشده قائلاند. او استدلال میکند، هر قدر هم که فرهنگ ما در مورد تلاش و بهبود فردی صحبت میکند، حرمت بیشتری برای استعدادهای طبیعی قائلیم. دوست داریم فکر کنیم که قهرمانانمان افرادی هستند که متفاوت از ما به دنیا آمدهاند. دوست نداریم آنها را افراد نسبتاً عادی ببینیم که خودشان را به افراد خارقالعادهای تبدیل کردند.
در ورزش، همه به استعدا باور دارند. حتی کارشناسان! در واقع، ایدهٔ «استعداد طبیعی» از ورزش ریشه میگیرد. کسی که مانند ورزشکار بهنظر میرسد، مانند ورزشکار حرکت میکند و بدون اینکه تلاش کند، ورزشکار است.
اعتقاد به استعدادهای طبیعی آنقدر زیاد است که بسیاری از استعدادیابها و مربیان فقط در جستوجوی استعدادهای طبیعی هستند و تیمها در ازای پرداخت مبالغ گزاف برای جذب آنها با یکدیگر به رقابت میپردازند.
کارشناسان بوکس بر اندازهگیریهای فیزیکی تکیه میکنند و آن را ستون مشخصات فیزیکی مینامند تا از آن برای شناسایی استعدادهای طبیعی استفاده کنند.
این موارد شامل اندازهگیری مشت مبارز، طول بازو، قفسهٔ سینه و وزن است.
محمدعلی کِلی در این اندازهگیریها شکست خورد. او استعداد طبیعی نبود. سرعت زیادی داشت اما هیکل مبارزی بزرگ و نیز قدرت و حرکات کلاسیک را نداشت.
اما گذشته از سرعت، استعداد محمدعلی، ذهن او بود.
استورات بیدل و همکارانش، طرز فکر نوجوانان و جوانان در خصوص توانایی ورزشی را مورد سنجش قرار دادند.
کسانی که طرز فکر ثابت داشتند، افرادی بودند که باور داشتند:« شما سطح معینی از توانایی ورزشی دارید و واقعاً نمیتوانید کار زیادی برای تغییر آن سطح انجام دهید»، «برای اینکه در ورزشها خوب باشید، باید بهطور طبیعی استعداد داشته باشید».
در مقابل، افراد با طرز فکر رشد قبول داشتند که: «میزان توانایی شما در ورزش، همیشه در صورتی که بیشتر تلاش کنید، بهبود خواهد یافت»، «برای موفقیت در ورزش، باید تکنیکها و مهارتها را یاد بگیرید و آنها را بهطور منظم تمرین کنید».
افراد دارای طرز فکر رشد، کسانی بودند که شخصیت و شهامت بیشتری نشان دادند. آنها کسانی بودن که ذهن قهرمان داشتند.
اجازه بدهید نگاهی به یافتههای این پژوهشگران ورزشی بیندازیم.
یافتهٔ شمارهٔ یک: افراد دارای طرز فکر رشد، موفقیت را در تلاش کردن با تمام وجود و در یادگیری و پیشرفت میبینند.
و این دقیقاً همان چیزی است که در مسابقات قهرمانی میبینیم. آنچه که بیشتر از همه برایشان مهم است تلاش کردن حتی در شرایطی است که برنده نمیشوند.
یافتهٔ شمارهٔ دو: کسانی که طرز فکر رشد دارند، موانع را عاملِ ایجاد انگیزه دیدند. موانع و مشکلات آموزنده و زنگ بیدارباش هستند.
یافتهٔ شمارهٔ سه: افرادی که طرز فکر رشد دارند، مسئولیت فرآیندهایی را که باعث موفقیت میشود، بر عهده میگیرند و این کار موجب حفظ موفقیت میشود.
ورزشکارانی که دارای طرز فکر رشد هستند، موفقیت را در یادگیری و بهبود و نه فقط در برندهشدن میبینند.