دانیل گلمن در کتابِ تمرکز خود و بر اساس نتایج حاصل از تحقیقات به دست آمده در علم شناختی، میان دو ذهن تمایز قائل میشود:
ذهن پایین به بالا که دارای خصوصیات زیر است:
- سرعت بیشتری دارد و در هزارم ثانیه عمل می کند.
- همیشه فعال است و اتوماتیکوار و خود به خود عمل می کند و غیرارادی است.
- شهودی است و از طریق شبکههای تداعی عمل میکند.
- تابع امیال آنی است و عواطف و هیجانات آن را به جلو میراند.
- کارهای روزمره و عادتی ما را مدیریت میکند و راهنمای اعمال ماست.
- مدلهای ذهنی ما از جهان را مدیریت میکند.
در نقطهی مقابل، ذهن بالا به پایین قرار دارد که دارای ویژگیها و خصوصیات زیر است:
- سرعت کمتری دارد و آهستهتر عمل میکند.
- به ارادهی ما عمل میکند.
- پرتلاش و کوشاست.
- خودکنترل است و میتواند (بعضی اوقات) جلوی رفتارهای خود به خودی و اتوماتیکوار ما را بگیرد و امیال و هوسهای آنی و احساسی ما را پس بزند.
- قادر است الگوها و مدلهای جدید را یاد بگیرد، طرحهای جدید را ارائه دهد و از گنجینهی اتوماتیکمان به نحو گسترده بهرهگیری کند.
چالش اینجاست که چگونه هوشمندانه هر یک از این دو ذهن را به کار بگیریم و به نحوی مدیریت کنیم که نتیجهی مطلوب در ورزش قهرمانی حاصل شود.
واقعیت این است که بهکارگیری ذهن پایین به بالا چندان آسان نیست؛ به سالها تمرین و تلاش و ممارست نیاز دارد.
در طول این سالها و ساعتها ما در واقع ذهن بالا به پایین خود را بهکار میگیریم:
در نحوهی اجرای حرکات میاندیشیم؛
روی چگونگی اجرای تکنیک متمرکز میشویم؛
از مربیان مربوطه بازخورد میگیریم و سعی میکنیم در هر مرحله اشتباهات و نقصهای خود را برطرف و اصلاح کنیم.
به بیان ورزشکاری، اندازهای تلاش و تمرین و ممارست به خرج میدهیم که اجرای حرکت مورد نظر، ملکهی ذهن شود.
ملکهی ذهن شدن تکنیک، به معنی آماده شدن برای بهکارگیری ذهن پایین به بالا است.
خطای کار زمانی صورت میگیرد که ما ذهن بالا به پایین را که مختص جلسات تمرینی است را به میدان مسابقه انتقال دهیم. میدان مسابقه، جای فکر کردن و تحلیل حرکات نیست، محل عمل کردن است. زمانی است که باید به عملکرد سیستم ذهن پایین به بالا اعتماد کرد. اعتمادی که به پشتوانهی سالها و ساعتها تمرین حاصل شده است. در میدان مسابقه و ورزش قهرمانی، لازم است اجازه دهیم تکنیکی که ملکهی ذهنمان شده، بدون نیاز به تفکر و اتوماتیکوار اجرا شود.
مطالعات روی مغز نشان میدهد وقتی ورزشکاری در طی مسابقه شروع به اندیشیدن به تکنیک خود میکند، زمینه را برای شکست خود فراهم میآورد. او باید آنقدر این کار را تکرار کرده باشد که خود به خود، بدون آنکه لازم باشد تمرکز کند، این کار را انجام دهد.